«بذرپاش گيت» اين هشتگي است که الياس نادران نماينده تهران در رشته توئيتهايي ميخواهد آن را ترند کند. آن هم در مخالفت با رياست مهرداد بذرپاش به عنوان رئيس ديوان محاسبات. او در اين رشته توئيتها مينويسد: «عدهاي با فشار به کميسيون بودجه طرح تامين مالي کالاهاي ضروري و رسيدگي به طرح تامين قير پروژههاي عمراني را از دستورکار کميسيون خارج و رئيس ديوان محاسبات را با عجله به نتيجه دلخواهشان رساندند. مساله پرونده بذرپاش در مجلس چالش صداقت در ارائه سوابق کاري سرقت علمي در رساله، مسائل مالي مطروحه جعل و رفع ابهاماتي است که حيثيت مجلس دانشگاه و بسيج دانشجويي را به چالش کشيده است. چالش رئيس مجلس نيز اين است که تکليف خود را با کلوني بذرپاش که بعضا به عنوان دستيار و مشاور دورهاش کردهاند روشن کند و بدون هرگونه مسامحه و مصلحتانديشي، حيثيت مجلس را اعاده نمايد. حل اين معضل چند راهکار دارد: استعفاي بذرپاش، عزل وي بر اساس تبصره ماده 11 قانون محاسبات عمومي، استيضاح مطابق تبصره 4 ماده 24 آييننامه داخلي، رسيدگي توسط کميسيون اصل نود قانون اساسي و تعيين هيات رسيدگي مستقل توسط رئيس مجلس.»
اين اما نخستينباري نيست که نادران در مخالفت با بذرپاش و تکيه زدنش بر رياست ديوان، ايستادگي ميکند، چند روز پيش هم در نامهاي خطاب به رئيس مجلس و نحوه انتخاب بذرپاش به عنوان رئيس ديوان محاسبات نوشته بود: «هيچ مستندي از سوابق شغلي نامزدها (طبق تبصره(2) ماده(51) بايد حداقل 20 سال باشد) در اختيار اعضا قرار نگرفت و در نتيجه بررسي صلاحيت را غيرممکن کرد. مشاهده ميشود برخلاف ادعاي آقاي رئيس مجلس فرايندهاي قانوني طي نشده است و با توجه به رونمايي از اسنادي در اين خصوص راستيآزمايي ادعاهاي آقاي مهرداد بذرپاش در سوابق شغلي، مقالات علمي و ... معلوم شد که دغدغه دلسوزان براي رعايت شان منزلت و اقتدار مجلس بلاوجه نبوده است.»
چرا که تبصره ماده 51 قانون آييننامه داخلي مجلس بيان ميکند که داوطلب بايد حداقل بيست سال سابقه کار داشته باشد. درحاليکه مخالفان معتقدند سابقه کار بذرپاش ظاهرا از اين ميزان به مراتب پايينتر است. پيش از اين نامهها نيز عدهاي معتقد بودند ادعاها درباره اطلاعات سوابق شغلي پژوهشي مهرداد بذرپاش رئيس جديد ديوان محاسبات واقعيت ندارد؛ مثلا او هيچگاه عضو هيات امناي دانشگاه شريف نبوده است. احمد توکلي نماينده اسبق مجلس، شب قبل از روز انتخاب رئيس ديوان محاسبات در نامهاي به محمدباقر قاليباف رئيس مجلس نوشت که آقاي بذرپاش شرايط رياست ديوان محاسبات را ندارد.
توکلي در اينباره نوشته بود: «وقتي برادرانه به آقاي بذرپاش تذکر داده شد که جنابعالي بيست سال سابقه کار نداريد و سابقهتراشي نيز در شان شما نيست و مصلحت آن است که داوطلب نشويد تا اعتراضات برانگيخته نشود، گفت که من در سال 1378 در تاسيس فلان پژوهشگاه نقش مهمي داشتم. و بعدا در بسيج دانشجويي سمت فرماندهي داشتم. درحاليکه سابقه کار در عرف و متون حقوقي معناي روشني دارد که رکن آن بيمه شدن در مشمولين قانون کار است و غير آن، و داشتن حکم استخدامي در مشمولان قوانين استخدامي دولتي است؛ البته کسر حق بيمه، در سازمان امور اداري و استخدامي کشور هم ملاک محاسبه سابقه خدمت است. درحاليکه براي بسيجيان چنين امتيازي مطلقا در نظر گرفته نشده است. قانون فرماندهي در بسيج دانشجويي و هر تشکل دانشجويي ديگر را اشتغال نميشمارد و تنها براي جبران زحمات دانشجو کسر خدمت سربازي دارد.» و اعلام کرد: «مسئوليت اين امر ناصواب و بدعت ناميمون پس از آقاي حاجيبابايي، با جنابعالي است.»
بذرپاش متولد سال 59 است. يعني هنوز 40 سالش نشده. اين در حالي است که سالها قبل يعني در روزگار احمدينژاد به عنوان جوانترين مديران آن دولت مشغول به کار بود. معاون رئيسجمهوری و رئيس سازمانملي جوانان، مديرعامل سايپا، مديرعامل پارس خودرو و مشاور اجتماعي رئيسجمهور، نمايندگي مجلس و عضويت در هياترئيسه مجلس نهم، عضويت در هيات نمايندگان اتاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران، مشاور شهردار تهران، رئيس فرهنگسراي خاوران، تنها بخشهايي از سمتهاي وي در گذشته بوده است.
اين جوان اصولگراي مخالف دولت در انتخابات سال 96 به عنوان کانديداي رياستجمهوري نامنويسي کرد و معلوم شد که براي آينده خود و اصولگرايان خواب و خيال بسيار ديده است. او به عنوان يکي از گزينههاي جمنايي در آن سال خود را مطرح کرد. بذرپاش بهرغم مانور تبليغاتي خود در آن روزها اما نامش را به عنوان يکي از کانديداهاي بالقوهاي که اصولگرايان و جمنا نسبت به او نظر مثبتي دارند، نيز معرفي کرد. البته او همان موقع نشان داد که چه بسا سوداي رياستجمهوري 1400 در سر دارد. اما اکنون که بذرپاش از ميان همه گزينههاي اصولگرا به عنوان رئيس ديوان محاسبات انتخاب ميشود، خود را با مخالفيني سرسخت از جنس خود مواجه ميبيند؛ حال بايد ديد آيا آنطور که الياس نادران ميگويد واترگيتي اتفاق خواهد افتاد يا نه.
باید از آنانی که بذرپاش را انتخاب کردند، پرسید: آیا حقایق برای شما اهمیتی دارد؟ البته جواب این سوال معلوم است!
از خیلی خسارات مالی جانی و عزتی کلان پیشگیری میکند
گذشته ها گذشته را لطفا تفسیر کنید.
سابقه خدمت برای مقامهای بالاتر در نظر گرفته نمی شود. برای نمونه می توان به رئیس پژوهشگاه هواشناسی اشاره کرد که بدون هیچ سابقه ای فقط به خاطر دوستی با رئیس سازمان هواشناسی به این سمت گمارده شده است. دستگاه های نظارتی هم هیچ واکنشی نشان نمی دهند. لطفا پیگیری کنید.
چرا برادران اصولگرا هر جا کم می آورند، بر سرپوش نهادن بر خبط و خطاهای شان از ارزش ها مایه می گذارند؟
این مدیران چه سنخیتی با نظام و گام دوم دارند؟ جز این است که جوانان این مملکت را به گام دوم هم بدبین می کنیم.
وان یکاد بخوانید و بر فراز کنید